تعیین سطح آنتی بادی ضد پروتئین شوک حرارتی-۶۰ (hsp۶۰) انسان در بیماران دیابتی نوع ۱
نویسندگان
چکیده
سابقه و هدف: دیابت ملیتوس نوع 1 بیماری مزمن غده پانکراس و حاصل تخریب واکنش های خودایمنی سلول های بتا تولید کننده انسولین می باشد. واکنش های ایمنی مدت ها قبل از بروز تظاهرات بالینی بیماری شروع می شود. از این رو یافتن مارکر نشان دهنده شروع واکنش های خودایمنی از ارزش خاصی برخوردار است. از آنجایی که آنتی ژن شوک حرارتی-60 (hsp60) از آنتی ژن های مطرح در دیابت نوع 1 می باشد بر آن شدیم تا کلاس ها و زیر کلاس های مختلف آنتی بادی ضد این مولکول را به عنوان مارکر ایمونولوژیک برای پیش بینی ابتلا به دیابت نوع 1 مورد بررسی قرار دهیم. مواد و روش ها: در این مطالعه 49 بیمار تازه مبتلا شده به دیابت نوع 1، 50 فرد سالم، 23 نفر از بستگان بیماران با احتمال بالا و 22 نفر با احتمال پایین ابتلا به بیماری شرکت داشته اند. از 17 بیمار و 15 فرد سالم سه ماه بعد مجددا خونگیری بعمل آمده و نمونه سرم تهیه شد. سرم ها تا روز انجام آزمایش در 20- درجه سانتی گراد نگهداری شده و سطح سرمی آنتی بادی توتال، iga و igg و igg1 و igg4 اختصاصی hsp60 توسط تکنیک elisa اندازه گیری شد. یافته ها: میانگین آنتی بادی توتال در بیماران au/ml 182.8±218.5 بوده در حالی که این میانگین در گروه کنترل au/ml 142.5±146.6 می باشد (p>0.05). افزایش معنی داری در سطح آنتی بادی توتال ضد hsp60 در فاصله زمانی سه ماه در بیماران دیده نشده است. بین غلظت آنتی بادی توتال ضد hsp60 در دو گروه بستگان بیماران با احتمال ابتلای بالا (83.6au/ml) و بستگان بیماران با احتمال ابتلای پایین (133.4au/ml) اختلاف معنی داری وجود دارد اما ارتباط هیچیک از دو گروه با گروه کنترل معنی دار نبود. هیچ یک از گروه های مورد مطالعه در میانگین آنتی بادی ضد hsp60 از کلاس های iga و igg و زیر کلاس های igg1 و igg4 اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. نتیجه گیری: آنتی بادی ضد hsp60 به میزان قابل توجهی در بیماران دیابتی نوع 1 و افراد سالم بصورت خودبخودی تولید می گردد. این آنتی بادی از دسته آنتی بادی های طبیعی بوده که نقش اساسی در پاتوژنز دیابت نوع 1 ندارد.
منابع مشابه
تعیین سطح آنتی بادی ضد پروتئین شوک حرارتی-60 (HSP60) انسان در بیماران دیابتی نوع 1
سابقه و هدف: دیابت ملیتوس نوع 1 بیماری مزمن غده پانکراس و حاصل تخریب واکنش های خودایمنی سلول های بتا تولید کننده انسولین می باشد. واکنش های ایمنی مدت ها قبل از بروز تظاهرات بالینی بیماری شروع می شود. از این رو یافتن مارکر نشان دهنده شروع واکنش های خودایمنی از ارزش خاصی برخوردار است. از آنجایی که آنتی ژن شوک حرارتی-60 (Hsp60) از آنتی ژن های مطرح در دیابت نوع 1 می باشد بر آن شدیم تا کلاس ها و زیر...
متن کاملمقایسه سطح LDL-C اکسید شده و آنتی بادی ضد آن در بیماران دیابتی نوع دو با افراد سالم
Background: Oxidized low-density lipoprotein (Ox-LDL), a key factor in the development of atherosclerosis, can cause endothelial dysfunction and augment lipid accumulation within the arterial wall. Increased oxidative stress in diabetes contributes to this process. Ox-LDL is a highly immunogenic molecule and it is not clear whether anti oxidized LDL antibodies (OLAB) are pathogenic or protectiv...
متن کاملبررسی مقایسه ای سطح سرمی پروتئین شوک حرارتی نوع 70 در پره اکلامپسی و بارداری طبیعی
مقدمه: پروتئین های شوک حرارتی (HSPs)، به مجموع پروتئین های داخل سلولی گفته میشوند که در شرایط استرسی در سلول بیان میشوند. در بارداری طبیعی، سطح HSP70 کاهش می یابد و افزایش سطح این پروتئین ها در همراهی با چندین عارضه بارداری مشاهده شده است. نقش HSP70 در بارداری های طبیعی و پاتولوژیک به خوبی شناخته نشده است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی HSP70 و پره اکلامپسی انجام شد. روشکار: ای...
متن کاملبررسی رابطه سطح سرمی لیپوپروتئین با دانسیته کم اکسیده (Oxidized-LDL ) با پروتئین شوک حرارتی 70 کیلودالتونی ( HSP70 ) در بیماران دیابتی نوع 2
متن کامل
مقایسه سطح ldl-c اکسید شده و آنتی بادی ضد آن در بیماران دیابتی نوع دو با افراد سالم
سطح استرس اکسیداتیو در بیماران دیابتی بالا است و اکسیداسیون ldl-c ورود و تجمع آن در ماکروفاژها را تسهیل می نماید که شاید از علل افزایش آترواسکلروز و بیماری های قلبی عروقی در این بیماران باشد. از طرف دیگر ترکیبات اکسید شده ldl-c خاصیت ایمونوژنیک داشته و باعث تولید آنتی بادی می شوند. البته اثر این آنتی بادی ها در مهار یا تحریک روند آترواسکلروز به خوبی معلوم نیست. مطالعه حاضر سطح ldl-c اکسید شده و...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مجله دانشگاه علوم پزشکی بابلجلد ۵، شماره ۳، صفحات ۷-۱۱
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023